آغاز فروپاشی

ساخت وبلاگ
یچی همش کمهدوس دارم بیام اینجا و همش غر بزنمخوبیش اینه که اینجا هیشکی منو نمیشناسی و من میتونم خود واقعی درونم باشم و هی غصه بخورم هی غر بزنم هی بگم استرس دارم و هیچکس هم بهم غر نزنه که تو هم که همش حالت خوب نیست تو که همش استرس داری و...و من تازگی ها فهمیدم به جز من تو دنیا خیلیای دیگه هم هستن که به اختلال اضطراب و پنیک اتک مبتلا هستن و من تنها نیستم و من یه آدم عجیب و غریب همیشه حال بد نیستم، خیلیای دیگه هم شبیه به من تو این دنیا هستن که از موضوعات مشترک با من رنج میبرنو این رنج مشترک(اگر چه گفتنش سنگدلانه به نظر می رسه) کمی من رو تسکین میده که حداقل تنهای تنها نیستماین دونستن رو مدیون شبکه های اجتماعی و اینترنتممدیون اینکه آدما میان و از تجربه هاشون میگنخوبه که آدم بفهمه توی این دنیای بزرگ، تنها و بادردای عجیب غریب و خاص رها نشدهداشتن درد مشترک و دونستن این که یه عده ای هم تو این دنیا هستن که ممکنه مشکلاتت رو درک کنن حس خوبیهپ.نمن از پروانه ها هستم...2بغل می خوامیه بغل آرامش بخش که خیلی وقته ازش محرومم... آغاز فروپاشی...
ما را در سایت آغاز فروپاشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsargashte-m6 بازدید : 225 تاريخ : دوشنبه 16 خرداد 1401 ساعت: 23:32

از دست یکی عصبانی ام و مثل همیشه اومدم اینجا بنویسمبعد یه مدت که باهام یهو صمیمی بود و صمیمی شده بود الان یهو اینجوریه که: آره آدم باید یه سری حد و مرزها رو نگه داره و خودش رو برام گرفتهمنم اینجوری ام که: وات دِ فاک؟اگه میخواین حد و مرز نگه دارین خب از اول با حد و مرز بیاین جلو و کم کم حد و مرزاتون رو گسترش بدین نه که یهو با طرف صمیمی شی و یهو هم خودتو براش بگیری که چی؟ آدم باید یه سری حد و مرزا رو نگه داره؟مشکل من اینه که از اول حریمم رو نگه می دارم بعد که حریمم رو واسه یکی باز کردم و اینجوری رفتار کرد حالم گرفته میشه و باز بلد نیستم عقب نشینی کنم و خودمو بگیرمبه نظرم یکی از رفتارای آدمای سمی همین مدل رفتار این فرده و آدم هر چی بیشتر بتونه از آدمای سمی فاصله بگیره بهترهکاش می تونستم بهش بگم که رفتارت سمیهکاش میتونستم بهش بگم که درمانت رو به طور جدی و مستمر ادامه بده و ولش نکنولی اینا چیزاییه که خود آدم باید بهش برسه و با گفتن بقیه درست نمیشه دوست دارم بتونم حریمم رو عقب بکشم و باهاش مثل خودش برخورد کنمواسه همین اومدم اینا رو اینجا نوشتم چون وقتی می نویسم اون فکر دیگه ذهنم رو اذیت نمی کنه و راحت تر می تونم دربارش تصمیم بگیرمپ.نهمه اینا رو گفتم اما معمولا آدمای سمی زندگیمون آدمایی هستن که ما خیلی دوسشون داریم و در نتیجه اونا میتونن سم وجودشون رو به ما بپاشن و رومون تاثیر بذارن کاش میشد برای هم پناه باشیم نه سم2اگه احساس می کنی گاهی رفتارات سمیه به روان پزشک مراجعه کنروانپزشک رفتن نه ترسناکه نه شرم آورمثل همه ی انواع پزشکا گاهی بعضی از ماها نیاز پیدا می کنیم به یه روانپزشک خوب  آغاز فروپاشی...
ما را در سایت آغاز فروپاشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsargashte-m6 بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 16 خرداد 1401 ساعت: 23:32

باید بگم به درک و بگذرمزندگی همینه و همینجوری می مونههر آدمی تا یه جایی از مسیر با آدم راه میاد و از اونجا به بعد دیگه باهات نیست و یهو میکنه ازت و میره به سمت خودشبه راه خودش با آدمای خودش و توی مسیر خودشپ.نمن اینو میدونم اما نمی دونم چرا هر دفعه این اتفاق برام میوفته باز ناراحت میشم و دپ میزنم و افسرده میشم2دلم میخواد زودتر پایان ناممو تموم کنم3خیلی خوشحالم که روزیمون حداقل دست بعضی از آدما نیست4زندگی ادامه داره آغاز فروپاشی...
ما را در سایت آغاز فروپاشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsargashte-m6 بازدید : 174 تاريخ : دوشنبه 16 خرداد 1401 ساعت: 23:32